پنج شنبه 21 فروردين 1393 ساعت 15:17 |
بازدید : 1268 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
من عشق رو باختم
نه برای اینکه بازی بلد نبودم …
نــــــــــه ..
فقط برای اینکه خنده تو رو ببینم …!
.
.
.
سرگذشت سقوط,,تاوان پریدن با بعضی هاست.
.
.
.
بی وفایی کن وفایت میکنند
با وفا باشی خیانت میکنند
.
.
.
قرارمان یک مانور کوچک بود…
قرار بود تیرهای نگاهت مشقی باشد
اما ببین…
یک جای سالم بر قلبم نمانده است
.
.
.
سه شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 19:35 |
بازدید : 1177 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
آنقدر ” تعویـــــــــــض ” نکنید !!!
به خدا گاهی می توان
رابطه ها را” تعمـــــــــــــیر ” کرد !
حتی
با یک لبـــــــخند عاشقانه !
.
.
.
عشقه من . . .
نوازشگر خوبی نبودی
ســـــــــــفید شده
تار مویی را که قسم خوردی با دنیا عوضش نمیکنی…
.
.
.
به چه مانند کنم موی پریشانِ تو را؟
به دل ِتیره ی شب؟…
به یکی هاله ی درد؟
یا به یک ابر سیاه…
که پریشان شده و ریخته بر چهره ی ماه…
به چه مانند کنم حالت چشمان تو را
به غزل های نوازشگر ِ حافظ در شب؟…
آدمها حتی حوصله ندارند به حرفهای سر زبانی یکدیگر گوش دهند . . .
چه برسد به اینکه بخواهند سطر سطر روح ِ تــو را بخوانند . . .
در واژه نـامـه ی مجـازی . . . !
دو شنبه 14 بهمن 1392 ساعت 20:8 |
بازدید : 1502 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
اس ام اس و استاتوس های دپرسی ناب جدید
حالا که میروی کمی آهسته قدم بردار
نترس !!! دل شکسته ام به پای تو نمیرسد
لطفا پشت سرت ، در زندگی را هم ببند ؛ خسته ام …
.
.
.
و چه زیبا گفت فروغ :
تنها صداست که میماند و امان از صدای او که ابدی شد در گوش من !
.
.
.
چمدانت را که می بستی ، مرگ ایستاده بود و نفس هایم را می شمرد …
.
.
.
خدایا غم خوردم به مقدار کافی… ممنون… میل ندارم دیگر…
میشود یک استکان مـرگ برایم بریزی ؟
.
یک شنبه 6 بهمن 1392 ساعت 19:59 |
بازدید : 1670 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
کاش به جای دلم گلویم تنگ می شد هوا نمی رسید و خلاص …
•
•
•
پیامک و اس ام اس دلتنگی بهمن ۹۲
•
•
• خدایا این روزها کمی مرا تلاوت کن شاید ختم شد جز هزارم دلتنگی ام
•
یک شنبه 6 بهمن 1392 ساعت 19:38 |
بازدید : 1858 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
اگر دیدی جوانی بر در ختی تکیه کرده سریع بیارش کنار.یهو گلابی ,سیبی,چیزی میخوره تو سرش,4تا فرمول فیزیک اضافه میشه بد بخت میشیما
قربون ننجونم برم که میگفت:برای رسیدن به کبریا باید نه کبر داشت نه ریا
از فانتزیام اینه که ده میلیون تومان از یکی از رفیقام قرض کنم بعد زمان رو بیست سال قبل برگردونم.برم با ده میلیون چهار تا خونه تو جردن بخرم که بعدش زمان رو برگردونم جلو به همون رفیقم فخر بفروشم ولی یهو یجوری بشه که وقتی بر میگردم به این زمان وقتی میرم سراغش خونه هایی که خریده بودم ببینم که بعلت اینکه بیست سال بیصاحب بوده مصادره شده باشه بعد ده میلیون تومن هم که پریده نمیدونم چجوری جواب رفیقم رو بدم!!!
پنج شنبه 3 بهمن 1392 ساعت 20:2 |
بازدید : 1845 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
رفتم کافی شاپ دیدم همه با دوس دختراشونن من تنهام!
گوشیمو در آوردم که مثلا" زنگ زدم!الکی با گوشیم حرف زدمو گفتم:بیا ببین خواهرت با دوس پسرشه!
یعنی 80درصد دخترا فرار کردن!خخخخخ
**********************
ی روز فردوسی داشته قدم میزده,دختره میاد میگه:فلدوسی,شاعلم,عجیجم چیکا میتونی؟
فرودسی میگه:بسی رنج بردم در این سال سی دخترا ریدن تو این فارسی!!!!
پنج شنبه 3 بهمن 1392 ساعت 19:36 |
بازدید : 1986 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
اگر دیدی جوانی بر در ختی تکیه کرده سریع بیارش کنار.یهو گلابی ,سیبی,چیزی میخوره تو سرش,4تا فرمول فیزیک اضافه میشه بد بخت میشیما
قربون ننجونم برم که میگفت:برای رسیدن به کبریا باید نه کبر داشت نه ریا
از فانتزیام اینه که ده میلیون تومان از یکی از رفیقام قرض کنم بعد زمان رو بیست سال قبل برگردونم.برم با ده میلیون چهار تا خونه تو جردن بخرم که بعدش زمان رو برگردونم جلو به همون رفیقم فخر بفروشم ولی یهو یجوری بشه که وقتی بر میگردم به این زمان وقتی میرم سراغش خونه هایی که خریده بودم ببینم که بعلت اینکه بیست سال بیصاحب بوده مصادره شده باشه بعد ده میلیون تومن هم که پریده نمیدونم چجوری جواب رفیقم رو بدم!!!
پنج شنبه 21 آذر 1392 ساعت 19:47 |
بازدید : 1858 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
تو در هوای تمام شعرهایم
جا مانده ای!
خودت را که میگیری از بیت هایم،
هوای جملاتم ابری میشود…
با من بمان، تا پاییز شعرهایم
با تو اردیبهشت شود…
.
…
.
.
سخت افسوس می خورم
برای تمام روزهایی
که بی تو ..
گذشتند
جمعه 8 آذر 1392 ساعت 20:11 |
بازدید : 1963 |
نوشته شده به دست میلاد |
(نظرات )
من به خود میبالم ،که در این عصر یخی ،و در این ظلمت باروت و فساد ، دوستی دارم چون آب زلال ، که دلش آینه خورشید است
::
::
چه واژه مظلومیست “قسمت” ، گاهی همه تقصیرهای ما را به گردن میگیرد !
::
::
دوستی ها کمرنگ … بی کسی ها پیداست … راست گفتی سهراب! … آدم اینجا تنهاست!
::
::
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار … ترک رضای خویش کند در رضای یار … گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ … بیند خطای خویش و نبیند خطای یار
::
::
مبصر امروز چو نامم را خواند … ناگهان داد کشیدم غایب … رفقایم همه میخندیدند که جنون گشته به طفلک غالب … رفقا هیچ نمیدانستند که من اینجا و دلم جای دگر … فکر آنها سوی درس است و کتاب، فکر من جای دگر سوی دگر ….